loading...

کشکول

بازدید : 768
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 7:37
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کشکول

کشکول

تا حالا دندان پزشکی رفتید؟

اول دکتر چندتا سوزن میزند توی لثه‌ها , بعد آن مته را میگرد دستش...

بعضی وقت‌ها از شدت درد, اشک در چشمانت جمع می‌شود و مجبوری دسته‌های صندلی را محکم فشار بدهی.

چرا نمیزنی در گوش دکتر؟ چرا داد و هوار راه نمی‌اندازی ؟

این همه درد را تحمل کردی و این همه سوزن و مته و انبر و ... خب چرا اعتراض نمیکنید به او؟

تازه آخر کار, کلی هم از خانم یا آقای دکتر تشکر میکنی و وقت بعدی میگیری که دوباره بیایی مطبش.

نمی‌خواهی خدا را به اندازه‌ی یک دندان پزشک قبول داشته باشی؟

به دکتر اعتراض نمی‌کنیم چون حکمت درد و رنج کشیدنمان را می‌دانیم که منتهی به سلامت ما میشود.

قبل تر‌ها به پزشک‌ها میگفتند حکیم; یعنی کارهایش از روی حکمت است.

خدا نیز حکیم است. اگر درد و رنجی در زندگی ما هست, ناشکری نکنیم.

حتی بهتر است منتطر باشیم که بدانیم نوبت بعدی و رنج بعدی کی و چیست!

آیا مدرک خدا را قبول نداریم؟! حتی به اندازه یک دندان پزشک؟

منبع: ماهنامه فرهنگی اجتماعی آشنا سال بیست و هشتم دی 1398 /فاطمه سادات نمازی

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 3
  • بازدید کننده دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 61
  • بازدید سال : 126
  • بازدید کلی : 9237
  • کدهای اختصاصی